جستجو
-
۱تصویر
تسلیت نامه از آقا ناصر گنجه
نامه آقا ناصر گنجه از تبریز به طهران، که محتوای آن به شرح زیر است: عرض تعزیت و تسلیت بابت مرحومه، عیال نورچشمی میرزا باقر، دادن خبر ورود آقا رضا در هجدهم ماه، و ابلاغ سلام به آقا علی بیگ.
-
۱تصویر
نامه پدر به پسر
نامه احتمالا از پدر به پسر، خطاب به نورچشم عزیز من، که محتوای آن به شرح زیر است: اظهار خوشحالی از دریافت نامه مخاطب؛ خواسته از بابت او نگرانی نداشته باشد و در آمدن یا ماندن هرطور صلاح میداند عمل کند و اینکه هر اتفاقی به خواست خدا انجام میشود؛ تا حال هر چه گفته یا نوشته از روی تکلیف پدری بوده است و قصدش فقط یادآوری بوده و مخاطب در قبول آن هیچ اجباری ندارد و مختار است؛ اشاره به اینکه مخاطب تا حال مردی مجرد بوده و زندگی مجردی داشته ولی دیگر صاحب عیال شده که این مسئله مستلزم وظایفی است؛ اینکه ماندن مخاطب در پاریس هم وی را از ماهی یکصد تومان محروم کرده و هم مخارج توقف او همین مقدار است؛ در...
-
۲تصویر
نامه به عمید لشکر
نامه خطاب به معتمدالسلطان نور چشم مکرم عمید لشکر [میرزا ابوتراب]، احتمالا از منتصر لشکر که محتوای آن به شرح زیر است: تبریک عید نوروز، گلایه از اینکه چرا مخاطب به خط خود نامه ننوشته است؛ اشاره به ادعای عیال مرحوم عمید لشکر که به تحریک اسدالله بیگ و میرزا احمد صورت گرفته، سند و استشهاد درست کرده و به عین الدوله رجوع کردهاند، عین الدوله نیز از حضرت امیر سؤال کرده و وی منکر حقی برای آنان شده است، ولی آنان مجدداً درصدد هستند صارم السلطان را وکیل خود کنند و نویسنده و حضرت اجل میخواهند از طریق نظام السلطنه مانع دخالت صارم السلطان شوند، خواسته مخاطب در جریان باشد؛ ابلاغ پیام سلام به برخی اقوام و...
-
۱تصویر
نامه
محتوای نامه به شرح زیر است: درخصوص وصیت نامه مرحوم آقا شیخ محمد علی که به تأیید علمای شبستر رسیده و آیتالله و حجةالاسلام حاج میرزا محسن آقا تأییدیه را تصدیق کردهاند و اینکه وصیت نامه به دلیل اختلاف میان ورثه به تعویق افتاده بود. وقتی پس از رفع اختلاف علماء میخواهند وصیت را اجرا کنند، محمد صادق نام، از اشرار معروف، به وکالت از طرف همسرش و فرزندان آن مرحوم و با کمک حکومت محلی آقای مقتدرالممالک مزاحمت ایجاد کرده و کارهای ناشایست انجام داده و بیع شرط آقای حاج میرزا آقا را در خصوص یک ثمن از خانه و باغچه که به خط خود مرحوم بوده قبول نکرده است. با وجودی که آقا سید رضی آقا از حکومت خواسته...
-
۲تصویر
نامه منتصر لشکر به عمید لشکر
نامه منتصر لشکر خطاب به نورچشمی عمید لشکر [میرزا ابوتراب خان]، که محتوای آن به شرح زیر است: درباره فرستادن یک طغرا حکم وزارت جنگ و دو طغرا قبض با مهر حاجی میرزا موسی خان میر پنجه که برای مخاطب فرستاده و درخواست نشان دادن آنها به نصرتالحکما برای قرار صدور احکام و براتهای مواجب دو ساله فوج و اگر از او سؤالی پرسیدند بگوید که اطلاع ندارم عمویم میداند؛ براتهای مواجب خرج سال گذشته خود و بابا خان را هم وصول نکردهاند، از بابت مخارج خانه خود و عمید لشکر نگران است؛ حواله کردن مبلغ سی تومان که مخاطب از حاجی اسمعیل آقا بگیرد و دادن مبلغی به خانه خودش در صورت نیاز؛ مینویسد: از نوشتههای عمید لشکر...
-
۳تصویر
مکاتبات پدر و پسر
برای دیدن این نامه ها و توصیفاتشان به صورت جداگانه، نگاه کنید به اقلام مربوط
-
۵تصویر
دو نامه در یک پاکت، ۱۳۲۷ ق
پاکت با مهر ولیعهد که این دو نامه در آن نگه داشته میشدند؛ نامه احوال پرسی و تشکر از نامه مخاطب به بصیر السلطنه و تصدیق محتویات آن از جانب بصیر السلطنه، به عرض خاکپای همایونی می رساند و جواب نامه او را هم فرستاده است؛ دیدار با میرزا صادق مستوفی و دادن پیام مخاطب به او؛ مسائل مربوط به غله؛ رئیس الوزراء شدن امین الدوله؛ آمدن امیر نظام و رفتن عین الدوله به عتبات؛ سکته شاهزاده ملک آرا؛ و نقل از نظام السلطنه در خصوص تشییع جنازه شاه مرحوم و دفن او در شاه عبدالعظیم؛ همچنین شکایت از برخی اشخاص؛ در پشت این نامه مهر اعزاز الملک وجود دارد. نامه ای روی سربرگ وزارت داخله با مضمون تسلیت و اظهار اینکه...
-
۱تصویر
عریضه همسر حیدر خان به شجاع الدوله، ۱۳۳۲ ق
عریضه همسر حیدر خان سرابی به شجاع الدوله و شکایت از حیدر خان که هشت سال قبل با او ازدواج کرده ولی هفت سال است به سراب رفته و نه خودش میاید و نه مخارج میدهد، این که چند ماه قبل نیز در همین مورد عریضه داده و با وجود دستور شجاع الدوله به حاجی امیر تومان سرابی هنوز هیچ اقدامی نشده است. از شجاع الدوله می خواهد که مقرر فرماید یا حیدرخان او را به سراب ببرد، یا کسوه و نفقه هفت ساله اش را بدهد، و یا او را طلاق بدهد. در حاشیه، شجاع الدوله به اسمعیل خان امیرتومان دستور داده تا دو روز دیگر آسایش این زن را برقرار کند.
-
۲تصویر
نامه به یوسف
درباره مقرری کمیسیون، ماندن یوسف در تهران و فرستادن اسبابها از خوی به تبریز، و سوء تفاهمی که در این زمینه پیش آمده بوده، توصیه به خرید قالی، قرض حسن خان، رفتن نظام الدوله به استرآباد و به دست آوردن اسناد شمس آباد، املاک شعاع السلطنه، منازعه صدیق حضرت با ممتازالدوله در خصوص سلوکی که با منقطعه [همسر صیغهای] او دارد، و گرفتاری ارامنه